مولفین این مقاله براین اعتقاد هستند که در مورد تاثیر تصمیم گیری برای حفظ یا قطع عضوی که در اثر حوادث آسیب شدیدی دیده است بر روی عملکرد فرد و بهداشت روانی او مطالعات کمی صورت گرفته است. و به همین خاطر همیشه تصمیم گیری در این موارد با سختی و دشواری همراه می باشد.
این مطالعه به صورت گذشته نگر و با حجم نمونه 100 بر روی کسانی ضورت پذیرفته که دوره بازتوانی را به صورت کامل در یک مرکز بازتوانی ناشی از حوادث وابسته به نیروی نظامی انگستان پشت سر گذاشته اند. از این میان 36 نفر قطع یکطرفه اندام تحتانی داشته اند. (11 مورد قطع فوری ، 15 مورد قطع تاخیری و 10 مورد قطع بالای زانو) 54 مورد قطع دوطرفه داشته اند ودر 21 مورد نیز تلاش بر حفظ عضو آسیب دیده شده است. متوسط سنی این بیماران 29 (بعلاوه و منفی 6 سال) بوده است. این بیماران در پایان مراحل بازتوانی از نظر میزان توانایی برای راه رفتن به مدت 6 دقیقه ، افسردگی ، اضطراب ، بهداشت روانی و درد مورد مقایسه قرار گرفتند.
در پایان مراحل بازتوانی بیماران با قطع یکطرفه اندام تحتانی در میزان توانایی برای راه رفتن به مدت 6 دقیقه ، عملکردی به مراتب بهتر از بیمارانی که عضوشان حفظ شده بود و همینطور موارد قطع دوطرفه داشتند.و تفاوتی از این نظر بین موارد قطع فوری و تاخیری وجود نداشت.مواردی که عضوشان حفظ شده بود از بابت توانایی دویدن از همه گروههای دیگر ضعیفتر عمل کردند. در پایان این مطالعه همه موارد با آسیب اندام تحتانی از نظر شرایط روانی ، اضطراب و افسردگی با جمعیت عادی قابل مقایسه بودند. و تا 97% موارد دردهای خود را کنترل می کردند.
این مقاله در پایان نتایج به دست آمده را بازخوانی کرده و تاکید می نماید که مواردی از آسیبهای شدید اندام تحتانی که منجر به قطع فوری یا تاخیری اندام شده اند از نظر عملکردی به مراتب بهتر از آنهایی عمل کرده اند که به هر قیمتی تلاش شده است تا عضوشان حفظ گردد.