J Bone Joint Surg Am, 2016 Nov 16; 98 (22): 1935 -1935 .Norman Y. Otsuka, MD
این مطالعه بر روی شست کودک زیر ده سال (با متوسط سنی 5.1 سال ، 70% پسر)در بیمارستان دانشگاهی شهر قاهره در مصرانجام شده است . این کودکان بدنبال حادثه دچار شکستگی سوپراکندیلاربازو تیپ 2 و 3 شده اند.از این تعداد 57 مورد از نوع اکستنشن و 3 مورد از نوع فلکشن بوده و بر اساس تقسیم بندی گارتلند 53 مورد تیپ 3 و 7 مورد تیپ 2 بوده است. این کودکان تحت عمل جراحی جااندازی بسته و فیکساسیون شکستگی از راه پوست و با پین قرار گرفته اند. و در مقایسه دو روش فیکساسیون با استفاده از پینهای متقاطع و پینهای لترال در نهایت به این استنتاج رسیده است که پینهای متقاطع از استحکام و ثبات بیشتری در ممانعت از جابجایی قطعات شکسته برخوردارند.
یک نظر شخصی: در مورد استحکام بیشتر استفاده از پینهای متقاطع در بی حرکت سازی شکستگی سوپراکندیلار استخوان بازو به خصوص اگر دقت شود نقطه تقاطع دو پین خارج از خط شکستگی بیافتد براساس بدیهیات بیومکانیک تردیدی وجود ندارد. علت تمایل به استفاده از پینهای لترال در این شکستگی پرهیز از آسیب عصب اولنا در خلف زائده اپیکندیل داخلی می باشد. لذا اینجانب در تیپ 2 گارتلند از این نوع شکستگی از پینهای لترال استفاده می نمایم و در تیپ 3 گارتلند فیکساسیون شکستگی با استفاده از پینهای متقاطع را برمی گزینم.
لحاظ نکاتی در استفاده از پینهای لترال بر استحکام فبکساسیون بدست آمده می افزاید. از جمله دقت شود دو پین یا حتی گاهی سه پین مورد استفاده تا جای ممکن از هم فاصله داشته باشند. امتداد پینها موازی و حتی ترجیحا واگرا باشند. همگرایی پینها و به خصوص تقاطع آنها در خط شکستگی ، فیکساسیون را ناپایدار و ضعیف می سازد.